فاخته- من یک دامپزشکم! حلقه‌ای مهجور و ناشناخته در زنجیره‌ی سلامت غذایی...
من یک دامپزشکم! در سنگر اول مبارزه با بیماریهای مشترک انسان و حیوان...
من یک دامپزشکم! صاحب یکی از سختترین شغلهای دنیا، ولی شغلم جزو مشاغل سخت و زیان‌آور طبقه‌بندی نمی‌شود...
من یک دامپزشکم! زمانی که همه خوابند من بیدارم! چه در یک کشتارگاه دام یا طیور بعنوان مسئول فنی و بازرس بهداشت گوشت، چه بعنوان یک کلینیسین بر بالین دام بیمار یک روستایی فقیر در یک روستای دورافتاده که این دام بیمار نه تنها سرمایه‌ دامی مملکت من و پشتوانه تولید مواد غذایی در کشورم است بلکه شاید تنها دارائی و آخرین امید آن روستایی باشد...
من یک دامپزشکم! تلاشگری نستوه در مسیر عملی شدن شعار دام سالم، غذای سالم، انسان سالم...
من یک دامپزشکم! در عین حال که باید در کار خودم تبحر داشته باشم، باید همه‌فن‌حریف باشم...
من یک دامپزشکم! باید راننده‌ی ‌خوبی هم باشم تا در جاده‌های پربرف و تک‌بانده و صعب‌العبور روستایی به بالین دامی بیمار برسم...
من یک دامپزشکم! باید سیاست آن را داشته باشم که از عهده مدیریت اربابان رجوعی که ادبیات و فرهنگ خاص خود را دارند، برآیم...
من یک دامپزشکم! باید حتی از فنی خودرو چیزهایی بدانم که اگر نیمه‌شبی در یک جاده دوردست که اتومبیلم خراب شد و موبایلم آنتن نداد، توان رساندن خود به حداقل ده‌کوره‌ای را داشته باشم...
من یک دامپزشکم! باید چنان فرز باشم که اگر خدای ناکرده چرخ ماشینم در وسط بیراهه‌ای پنچر شد، قبل از هجوم حیوانات وحشی و درنده سریعا بتوانم چرخ ماشینم را عوض کنم...
من یک دامپزشکم! در معرض تهدید، حمله، چاقوکشی، دشنام و بددهانی قصاب و پیمانکار و قس علی‌هذا...
من یک دامپزشکم! در معرض بدعهدی و کارشکنی برخی کارفرمانماها...
من یک دامپزشکم! در استرس وصول چک برگشتی فلان مرغدار که از من دارو خریده است...
من یک دامپزشکم! در استرس یافتن شغلی آبرومند پس از صرف کلی هزینه و گذاشتن بهترین سالهای عمر و جوانی برای تحصیل در میان خیل عظیم دانش‌آموختگان این رشته...
من یک دامپزشکم! زمانی که قرار به پرداخت حق عضویت نظام دامپزشکی و مواردی از این دست است، قطعا یادی از من خواهد شد و حتما سراغی از من خواهند گرفت...‌
من یک دامپزشکم!...

جناب نامستطاب کرونا!
در جریان باش که اگر چه توانستی مشاغل زیادی را به تعطیلی بکشانی، لیکن توان تعطیل کردن شغل مرا نداری و اصولا کار من تعطیلی‌شدنی نیست، چرا که من یک دامپزشکم!...
جناب نامستطاب کرونا!
اگر تو دو روز است که آمدی و یک جهان را به هم ریختی و لاجرم دیر یا زود رفتنی هستی، من همه روزه در معرض بیماریهایی بدتر از تو هستم؛ از تب مالت گرفته تا تب خونریزی دهنده کریمه - کنگو و سایر بیماریهای شغلی و مشترک بین انسان و دام، چرا که من یک دامپزشکم...
جناب نامستطاب کرونا!
نه تولید ارزاق یک ملت تعطیلی‌بردار است و نه حفظ سلامت آن شوخی‌بردار! و من مسئول کنترل، پیشگیری، بررسی و مبارزه با بیماریهای مشترک انسان و حیوان و همچنین بیماریهای اختصاصی دام، طیور، آبزیان و زنبور عسل، بهداشت خوراک دام و طیور و آبزیان، نظارت بر بهداشت عمومی، نظارت بر بهداشت فرآورده‌های خام دامی و... هستم و این تنها بخشی از شرح وظایف گسترده شغل من است، چرا که من یک دامپزشکم!...
جناب نامستطاب کرونا!
از وقتی به منصه ظهور رسیدی، در عین حال که کادر درمانی مملکتم را از فرط خستگی از پای انداختی و در کنار شماری از هموطنان دیگرم، جان تعدادی از این ذخایر علمی ارزشمند کشورم را نیز گرفتی، لیکن توجهات و تقدیرات را به سمت علم درمان و کادر درمانی جلب کردی و بار دیگر اهمیت علم را یادآور شدی (به نوبه خودم عرض ادب و خدا قوت دارم خدمت کادر درمانی تلاشگر کشورم و از خداوند قادر طلب سلامتی و موفقیت برای این عزیزان دارم)، لیکن هرگز از نقش بی‌بدیل من نوعی در زنجیره سلامت و بهداشت عمومی در رسانه‌های عمومی خبری نیست چرا که من یک دامپزشکم!...

جناب نامستطاب کرونا!
من با افتخار یک دامپزشکم...