فاخته- به طور معمول هر برنامه و فعالیتی را که خود و دیگران مدنظر داریم یا نخستین بار شروع شده است و یا مسبوق به سابقه است.
در نوع نخست این گونه فعالیت ها که اصطلاحاً به آن استارت آپ ( کسب و کارهای نوپدید) می گویند مانند IBM ؛ اپل ، گوگل و...نیاز به "بیزینس مدل" و در نوع دوم فعالیت احتیاج مبرم به "بیزینس پلن" دارد.
یکی از اصلی ترین گام ها در بیزینس پلن "امکان سنجی" است و معمولا فعالیت هایی که مطالعات علمی و امکان سنجی آن دقیق و کامل انجام شده باشد بالای ۷۰ تا ۸۰درصد احتمال موفقیت آن وجود دارد. لذا افراد یا مدیرانی در تحقق اهداف ، ایده ها و اجرای برنامه های خود اگر به موفقیت نائل نشوند می تواند نشان از فقدان برنامه ریزی جامع الشرایط آنان باشد.
*ارکان مدیریت*

حوزه وظایف مدیریت پنج بخش است ودر بعضی از رفرنس های مدیریتی، چهار بخش هم ذکر شده است، زیرا بخش تصمیم سازی را تنیده در چهار بخش دیگر محسوب می نمایند لذا نگارنده بر این دیدگاه است چون تصمیم سازی و احاطه بر تکنیک و روش های آن را می توان بسیار مهم تلقی کرد لذا اجازه می خواهم که قائل به پنج بخش ذیل باشم:
رهبری پروژه
سازماندهی
برنامه ریزی
تصمیم سازی
و ارزیابی وکنترل

*مثلث انجام یک پروژه*
هر پروژه باید در چارچوب یک سه ضلعی مساوی باشد که یک راس آن هزینه ها،راس دیگر زمان و راس سوم کیفیت پروژه است و کاهش یا افزایش هر کدام از اضلاع بدون تاثیر بر رئوس دیگر نخواهد بود.
بنابراین یک مدیر دانا و متخصص اگر طبق برنامه ریزی دچار عدم تحقق اهداف کمّی و کیفی یا به عبارتی چه افزایشی ویا کاهشی در زیرمجموعه خود شد متاسفانه باید گفت از ارکان پنج گانه مدیریتی خود به دور افتاده است.
به عنوان یک نمونه از کارها ، حتی اگر از اهداف کمی پروژه جلوتر هم باشد و مثلاً به جای ۱۰۰ درصد به رقم ۱۳۰ درصد رسید احتمالاً با مولفه بهره وری، تجهیز منابع و امکانات و به ویژه پیشران اصلی پروژه یعنی "منابع انسانی کارآمد" و تامین اعتبارات مالی به موقع به افزایش این بهره وری کمک نموده و راس زمان از رئوس سه گانه را زودتر از زمان پیش بینی شده سپری و در نتیجه کوتاه تر طی طریق نموده و در غیر این صورت کیفیت پروژه را فدای کمّیت در پروسه برنامه ریزی نموده است!!!.
با مرور دوباره رئوس سه گانه مثلث هزینه کرد، زمان و کیفیت پروژه باید به یک نتیجه گیری علمی رسید.
البته در کشوری مانند هلند که بهره وری بخش کشاورزی آن ۳۰ درصد است این جلو افتادن از برنامه زمانی پروژه ها، کاملا بر علم و منطق منطبق است اما وقتی با درصد بهره وری اندک چنین آماری ارائه شود به نظر می رسد نتیجه معکوس خواهد داشت.

 *ارائه آمار و گزارش عملکرد یک پروژه موفق*
افرادی که با پنج شاخص ارکان مدیریت ، پروژه را به پیش می برد
طبق شاخص پنجم فوق الذکر که شاخص ارزیابی و کنترل است به یکباره به ارائه آمار و گزارش عملکرد نخواهد پرداخت و طبق زمان بندی و هزینه کردها موفق به ارائه یک کیفیت خوب از پروژه خواهد شد و همان طوری که گفته شد اگر به یکباره عقب افتادگی یا جلو افتادن از یک پروژه را اعلام کند به نظر می رسد که شاخص های سازماندهی و تصمیم گیری این فرآیند مورد سوال جدی می باشد.

کشاورزی ونقش آن در تولید ناخالص داخلی(GDP)

یکی از مهمترین مسائل بخش کشاورزی فاصله نرخ جمعیت فعال نسبت به سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی یعنی(GDP) است.
به بیان دیگر، وقتی که ۲۰ تا ۲۲ درصد جمعیت کشور سهم ۸ تا ۱۲ درصدی از درآمد کشور را به خود اختصاص می دهد ، زمانی که آن را با بخش صنعت، خدمات، ساختمان و...مقایسه می کنیم تحلیل فوق بیانگر این واقعیت است هم افراد شاغل در این بخش با سطوح دانش و مهارت کمتر جذب شده ودارای فعالیت هستند و نیز افراد فعال در سایر بخش ها به جز کشاورزی از شاخص های توانمند ساز بیشتری بهره‌مند شده اند که نقش آفرینی آن ها در "GDP" و بالطبع "GNP" بسیار بیشتر است.

علیرضا کیهان پور
تحلیلگر بخش کشاورزی

GDP: Gross Domestic Product
&
GNP : Gross National Product