قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهیو دل از آرزوی مروارید،
هم چنان خواهم راند.
نه به آبی ها دل خواهم بست
نه به دریا پریانی که سر از خاک به در میآرند
و در آن تابش تنهایی ماهی گیران می فشانند
فسون از سر گیسوهاشان
هم چنان خواهم راند
هم چنان خواهم خواند:“دور باید شد، دور.”مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری، سرخوشی ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،نوبت پنجرههاست.
”هم چنان خواهم خواند.هم چنان خواهم راند.
پشت دریاها شهری استکه در آن پنجرهها رو به تجلی باز است
بام ها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتی است
مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف
خاک، موسیقی احساس تو را میشنود
و صدای پر مرغان اساطیر میآید در باد
پشت دریاها شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحر خیزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند.
پشت دریاها شهری است!قایقی باید ساخت...(سهراب سپهری)
فاخته- شاعر مهربان و عاشق جهان هستی؛ انسان؛ آب ؛ گل؛ گیاه ؛ دریا وحیوان مرحوم " سهراب سپهری که در تاریخ اول ماه اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس واقع در بلوار کشاورز شهر تهران چشم از این دنیای فانی فروبست متعلق به ماه "اردی به عشق ! " دوران معاصر است و ۲۷ اردیبهشت ماه روز " جهانی ارتباطات و ملی روابط عمومی است " وبه تاسی از این ماه شکفتن گل های بهاری با الهام از شعر زیبای " پشت دریاها شهریست..." روانشاد سهراب سپهری با شیوه ای متفاوت این یادداشت را به ساحت و حرمت قلم سپرده و باید بیان نمود که چه: " غوغایی ست این عرصه هنر هشتم در سراسر جهان" و روابط عمومی ها چون دل دریایی دارند در پس امواج توفنده عمل و عکس العمل ها؛ دل رحمی مردمی و مدیریتی در راستای هدایت کشتی، قایق، لوتکا، بلم ولنج های دل آشوبی به ساحل آرامش و لنگر تعادل و میزان را بر عهده دارند.
روز ملی روابط عمومی مبارک و فرخنده و بر جهادگران گمنام این عرصه و باورمندان احساس تکلیف و ادای وظیفه، مسوولیت خطیر اقناع مخاطبان و افکار عمومی مانا وجاودانه باد.
علیرضا کیهان پور
روزنامه نگار