فاخته- بالاخره پس از مدت ها وقفه و وعده و وعیدها " بازارچه تخصصی آبزیان و خوراک های دریایی در " جوار فروشگاه زنجیره ای شهروند صادقیه واقع در خیابان خسروی شمالی تهران افتتاح شد اما چه افتتاحی؟ با چه افتضاحی!!!.
واسطه گری و دلالی که به صورت مافیا از مزارع تولید محصولات کشاورزی تا اماکن عرضه ، بازار مصرف و سفره مردم در جولان ۱۰۰ سالگی خود در دوران معاصر در کشور به صغیر و کبیر رحم نکرده و به تاراج دسترنج تولیدکنندگان و یغمای دارایی مصرف کنندگان مشغول است به یک درد بی درمان مزمن و بیماری صعب العلاج تبدیل شده که به نظر می رسد امیدی به فروکش کردن امواج تمامیت خواهی قشر دلال و واسطه گران ( البته می گویند بخش خدمات!) نیست و اتحادیه ها و تعاونی های دولتی و غیر دولتی ذیربط قافیه باز این" بازار دل آزار " مکاره شده اند و گویی متاسفانه نظارت و کنترل بر فرآیند قیمت های تحمیلی دلالان هم اسیر عشوه گری و طنازی این پولشویی چرک شده اند که هرگز روی عاقبت به خیری را نخواهند دید و در پیچ و خم روزمرگی تمامیت خواهی سیری ناپذیری خود مشمول نفرین مستمر مصرف کنندگان و آحاد جامعه بوده، هستند و خواهند بود.
با نگاهی به قیمت های انواع محصولات تازه و منجمد و فرآوری شده این بازارچه تخصصی که از بیت المال ارتزاق می کند و زمین، ساختمان و انواع خدمات چرب و چیلی را از نهاد شهرداری پایتخت اخذ نموده به جای کاهش و یا ارزانتر بودن قیمت ها یادآور گفتن صدرحمت به عرضه کنندگان دلال صفت غیر رسمی روبروی این بازارچه در راسته واسطه گران در خیابان خسروی شمالی می باشد که چه فکر می کردیم؟! با افتتاح این بازارچه فروشگاه های عرضه محصولات آبزی روبروی آن یا ورشکسته و یا تغییر شغل داده اما الان چی شد؟ که این افتتاح افتضاح!!! با قیمت های مصوب مَن درآوردی موجب رقابتی ناخواسته شده که تخفیف فروشگاه های راسته دلال گری خیابان خسروی شمالی ناقوس مرگ این بازارچه تخصصی را قبل از بی جان شدن کامل به صدا درآورده است.
البته مساله مبرز و مبرهن این است که شهرداری تهران و به ویژه فروشگاه شهروند صادقیه تهران و وابسته به آن این بازارچه را به نورچشمانی های خود اجاره یا واگذار کرده و تبعات ناشی از هزینه های جاری و ثابت این مکان بر دوش مصرف کنندگان سَربار شده و به نظر می رسد نبودنش از بودن مفسده آمیز حلقه دلالان ذی نفوذ اما با چهره جدید و رنگ و لعاب مصنوعی مردم گول زن بسیار بهتر و پسندیده تر باشد.
اگر هم پیگیری، نظارت و کنترل این بازارچه از منظر کمّیت و کیفیت توسط نهاد ها و سازمان های ذیربط قانونی دنبال شود به این بیت آشنا در کام "ماهی قِزل آلای غَزل خوان" خواهیم رسید که همواره می سُراید: کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!!!.

علیرضا کیهان پور