فاخته- از زمان تاسیس کانون بازنشستگان جهادسازندگی سال های زیادی گذشته است که با زیر مجموعه های استانی خود با احتساب شعبه مرکزی تهران بالغ بر بیش از 30 مرکز را با متوسط حداقل ۵ نفر پرسنل که بیشتر هم هستند که کمتر نیست! و یک تعاونی تولیدی-توزیعی وابسته به این کانون در کل کشور دارای فعالیت طبق مرامنامه و اساسنامه مصوب خود است.
در این مجموعه ها نام کسانی وجود دارد که در زمان اشتغال آنان در موقعیت اداری جهاد سازندگی پیشین اولین زرورق های جدایی مسئولان از اکثریت همکاران به ویژه در دوران موسوم به دولت سازندگی را به دور خود تنیده و دسترسی به آنان از چهره به چهره ساده و بی تکلف جهادی سابق به هزار توی دالان تاریک و پیچ و خم های کلاس گذاشتن برای همکاران به درون کارتابل های عادی، فوری و محرمانه خزید ارتباطات مردمی جهاد نیز از هم گسیخت و کلاف در هم پیچیده ای شد که متاسفانه الان نیز رُخ به نمود طبقاتی و بورژوایی نامناسب گذشته ها از دیدگاه همین افراد پادار و پایدار کرده اند.
نام هایی مانند «الف، خ»، «ش، ه»، «ب، و»...که همه آنان را در دوران کاری و قبیله گرایی شناخته و مثلا الان نیز با همان «تیم ورک» و گروه و دسته بازی آمده اند که گره از مشکلات بازنشستگان وابسته به خود با پیشینه و سابقه از سال ۱۳۵۸ تاکنون که هر روز نیز تعدادشان تصاعدی افزایش پیدا می کند باز کنند.
درست است که این کانون یک سَمَن (NGO) محسوب می شود و با کمترین اخذ حق عضویت از اعضا به سختی نفس می کشد اما بهره مندی از امکانات ساختمان، هزینه های جاری مانند پرداخت حقوق، آب، برق، تلفن از محل کمک های دولتی و نیمه دولتی وابسته به خود باید پاسخگوی عملکرد و بیلان کاری و به ویژه عملی ، علنی و علمی خلاقیت ها و نوآوری ها برای ارائه خدمات به اعضا باشد.
کانونی که به عنوان مثال نتواند سهمیه وام با سقف حداکثری و بی خاصیت ۲۰ میلیون تومانی را برای متقاضیان و در چند مرحله پی نوشت فرا کانونی از بانک کشاورزی که تریلیاردها هزار تومان اعتبار و پول بخش کشاورزی و بالطبع وزارتخانه در آن روزانه و به دقیقه گردش مالی دارد با "حق وتوی معرفی و تخصیص وام اعضای گرفتار کانون توسط «ح خ ک» یک پزشک عمومی، غیر مرتبط و غیر تخصصی و مامور به خدمت از وزارت علوم را محقق" سازد به نظر می رسد که نبودش از مثلا بودن اش به مراتب بهتر است و کارایی بیشتری دارد.
شکم سیری برخی دست اندر کاران این کانون بی تفاوتی و تنبلی به دنبال دارد که حتی کارهای جهادی امثال افرادی مانند «ج و س» را بر باد فنا داده و می دهد.
مدیرعامل جهادی این کانون!: این گوی و این میدان رسانه و شفافیت، لطفا عملکرد مجموعه خود در مرکز و استان ها و تعاونی های تولید و درآمد زای وابسته به کانون را منتشر کنید که از صفر به بالا باشد نه تعویض صفر با زیر صفر البته کرونا و ...بهانه نیاورید چون همان سال ها نیز تاخیری در دریافتی و نظام پرداخت خود احساس نکردید و لیست ها به خوبی و با لذت خوش از بیت المال امضا و پرداخت شده است.
کانونی که یک وب سایت اطلاع رسانی شفاف یا صفحه فضای مجازی برای مخاطبان و اعضای خود ندارد؛ نشریه، خبرنامه، ماهنامه، دوماهنامه، فصلنامه، سالنامه و حتی " گاهنامه" بَرخط و غیربَرخط پیشکش و ارزانی خودشان؛ چون نه سواد رسانه ای دارند و نه اینکاره اند! و متاسفانه نه دغدغه و دل آشوبی خدمت به اعضا را، لذا فقط در طبقات اول و دوم این ساختمان که در تهران و خیابان فلسطین شمالی سکنی گزیده اید فعلا امور خود و استراحت در پارکینگ تاکسی برگشتی های پلاک ایران ۲۱ ایام روزمره گی را بگذرانید که یوم الحساب حق الناس هم بدانیم که میدانیم که خوب هم می دانید از راه خواهد رسید.
«فراموش نکنید حق الناس شهدای والا مقام تکرار نشدنی تاریخ و به ویژه خانواده های معظم شهدا، سنگر سازان بی سنگر، رزمندگان بی ادعا ،جانبازان، درگذشتگان بازنشسته و پاکدستان این مجموعه در نهاد جهاد سازندگی پیشین(۱۳۵۸) بیشتر از سایرین بر دوش و نوش شماست.»
علیرضا کیهان پور