فاخته- در اوایل دهه ۱۳۸۰ به عنوان نخستین مدیر فصلنامه نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور با شمارگان ۵۰ هزار جلد شخصا تصمیم گرفتم برای یافتن راهکار معضل بیکاری دانش آموختگان رشته های کشاورزی و گسترش بی رویه دانشکده ، دانشگاه ها ، پردیس های کشاورزی و پذیرش دانشجویان که به سرعت و به تعداد زیاد از مقطع کاردانی تا دکتری در حال شتاب گرفتن و گریز از مرکز بود با فرد مسوول گروه کشاورزی در فرهنگستان علوم و شاغل در کسوت مسوول برنامه ریزی کمّی و کیفی پذیرش دانشجو، دانش آموختگان و ساماندهی آنان که تا آن زمان حدود ۱۶۰ هزار نفر آماده به اشتغال(بیکار) بودند مصاحبه ای انجام و در فصلنامه، خبرنامه و پایگاه اطلاع رسانی سازمان منتشر نمایم شاید روزنه های نور و امیدی به هبوط سرگشتگی وضعیت اشتغال و ساماندهی ورود و خروج دانشجویان و دانش آموختگان رشته های تحصیلی بخش کشاورزی تابیده و به نتیجه برسد.
در سرمای دی سال ۱۳۸۲ پس از هماهنگی های لازم و به تنهایی با یک ضبط صوت و یک دوربین دیجیتال عازم فرهنگستان علوم در حوالی میدان تجریش و خیابان دربند تهران شدم که با ایشان دانش آموخته رشته اصلاح نژاد گیاهی و دانش آموخته قبل از سال ۱۳۵۷ از یکی از دانشگاه های ایلات متحده مصاحبه نمایم.
این روایت بسیار طولانی است اما فقط به این بسنده می کنم که پاسخ سوالات خود را صادقانه دریافت نکردم زیرا آن توقع و انتظاری که از این گپ و گفت داشتم برآورده نشد زیرا بنده ساکن خاک سرزمین پدری ام بودم و ایشان پرنده آسمان دیار دیگر که درک و درد مشترک و تفاهمی در این راستا حاصل نشد!.
در بخش نخست مصاحبه بیوگرافی ایشان را پرسیدم و فرمودند دانش آموخته دانشگاه خارج از کشور هستند و همسر و دو فرزند ایشان در خارج از کشور مقیم،مشغول زندگی و تحصیل و بالطبع اشتغال بوده و خود نیز در حال تردد بوده و اینک که حدود ۲۰ سال از این قصه می گذرد شاید ایشان هم به جمع خانواده خود پیوسته و دوران بازنشستگی را در آنجا می گذراند.
به دفتر فصلنامه در سازمان برگشتم و پس از پیاده سازی متن مصاحبه هرگز به خودم به عنوان نخستین مدیر و سردبیر فصلنامه سازمان به عنوان پرتیراژترین رسانه بخش کشاورزی اجازه ندادم که متن مصاحبه را چاپ کنم چون این فرد مسوول برنامه ریزی رشته های بخش کشاورزی و زیر مجموعه های وابسته به آن هیچ دغدغه ای برای پاسخ به پرسش های دغدغه مند بنده در خصوص تمامی معضلات موصوف نداشت و بالطبع راهکاری را هم ارائه ننمود و گویی گسترش کمّی مراکز آموزش علمی دانشگاهی و خیل عظیم دانشجویان و بیکاری دانش آموختگان که امید و آینده پیشرفت و توسعه مطلوب کشور که به عنوان قشر فرهیخته منابع انسانی کارآمد بومی بوده و هستند و این سرمایه های انسانی و مغزافزاری بخش کشاورزی که دغدغه خدمت به کشور پس از دوران دفاع مقدس و به ویژه موسوم به دوران سازندگی را داشتند در دیدگاه ایشان جایی نداشت.
گسترش بی رویه آموزشکده ها و دانشکده های دامپزشکی در دانشگاه های دولتی، آزاد و پردیس های درآمد زای وابسته و آنگاه دانش آموختگان این رشته و پیرا دامپزشکان به نظر موجب فدا شدن کیفیت برای آمار سازی و کمیّت شده و تعداد بالای این قشر که دانش آموخته بوده و به امید کار و خدمت متحمل سختی ها و مشقات تحصیلی و ... شده و روز ها را به شب رسانده و در طلوع صبحگاهان دیگر در خوف و رجاء و خدمت به میهن و مردم و سرمایه های دام ، طیور و...در اقصی نقاط کشور بوده و هستند به مانند دانش آموختگان برخی رشته های دیگر دغدغه برنامه ریزان نیست اما سازمان نظام دامپزشکی با اخذ تجارب ارزنده سازمان های نظام مهندسی ساختمان، نظام پزشکی در این راستا وظیفه بس خطیری برای ساماندهی اشتغال اعضای خود به عنوان سرمایه های کلیدی که طلایه داران سلامتی، بهداشت، پیشگیری، درمان و...داشته و با حمایت های مردمی، بخش غیردولتی ،هدایت و پشتیبانی بخش دولتی و صاحبان سرمایه در بخش ممیزی، دارو، کارخانجات تولید خوراک، مکمل و ویتامین و افزودنی ها، واکسن ها، نظارت بهداشتی در کشتارگاه ها، کارخانجات فرآوری و عمل آوری محصولات پروتئینی حیوانی، آموزش و ترویج، استارت آپ های ذیربط، واکسیناسیون، سردخانه های ذخیره محصولات، زنجیره تولیدی پروتئین حیوانی با شناسه رهگیری حمل ونقل بهداشتی،آزمون های ادواری استخدامی به فکر چاره و اندیشه ای برای دامپزشکان و پیرادامپزشکان و جایگزینی و شایسته گزینی برای بازنشستگان حال و آینده باشند.
علیرضا کیهان پور