فاخته- آگاهی و اشراف بر انجام وظایف محوله قانونمند چه در بخش دولتی و یا در بخش غیر دولتی افرادی را طلب می کند که به اخلاق، پاکدستی، شفافیت، عدم غرور و در یک کلام باسواد و خدمتگزار همه مردم باشند.
حلقه گمشده مدیریت کنونی این عصر معاصر کسانی هستند که توسعه گرای همه جانبه و جامع نگر بوده اما گِردگوی جَلوسیان نباشند .
گِردگویان کسانی هستند که منافع شخصی را بر منافع ملی و جامعه ترجیح می دهند تا دوره سی یا چهل ساله آنان بگذرد و تبدیل به چوخ بختیار زمان شوند که حتی یک سنگریزه کوچک، تلاطمی بر حوض آب راکد و فسیل شده اشان را به حتی به یک موج کم عمق گرفتار نسازد.
ویژه گی های آنان عبارتند از:
دخالت در امور شخصی همکاران
منت گذاشتن بر کوچکترین انجام وظیفه
گروه گرایی و منفعت طلبی شخصی
عقل کل دانستن خود و تفسیر همین که من می گویم و منم و منم
چون گِردالو هستند هر طرف قِل خورده و می لغزند
جلوس بر صندلی را هرگز بر مطاع و طمع دیگری ارجحیت نمی دهند
صندلی های پشت نیازشان به هر طرفی می چرخد و دور می زند
گرفتار جلسات بیهوده و کثیر الساعت هستند و پوسیده گی افکار و فرسوده گی آنان در این تونل تاریک را به نوری از روزنه باریک بر نمی تابند
کنترل بر تعاونی های مسکن، مصرف و حتی کانون های بازنشستگی و مشاورین هفت خط امتحان پس داده را درپایان کار و دوران بازنشستگی در دست دارند
و آنان کسانی هستند که اگر به دقت به فضای پیرامونی خود بنگریم چاپلوسی و هوشنگ دنگ دنگ بازی پرچم چرک آنان است
هر وسیله و هر ابزاری را برای نیل به اهداف انحصارگرایانه و طیفی و طایفه بازی خود توجیه می کنند
آنان ضمن راه بستن بر اندیشه های پاک و مردم گرای فرهیختگان هرگز از رودخانه ای عبور نخواهند کرد که مبادا یک وجب از پاچه شلوار شُلشان نَمی بردارد و حتی خیس شود
و آنگاه در ایام کاری آنچه که یاد گرفته اند بر علیه همکاران قدیم خود به کار گرفته و اینجاست که باید گفت وای بر اصحاب رجوع و سایر مراجعه کنندگان که به غیر از خدا امیدی نداشته و در چشمه های ریز و درشت تورهای تله ای و تاخیری این 《جَلَوسیان گِردگو》ی چاپلوس و بی هنر تهی از جوانمردی و منشور اخلاقی گرفتار و صید می شوند.
علیرضا کیهان پور